کپرنشینان حاشیۀ تصویر، تشنۀ یک جرعه آیینهاند. خمینی کجایی؟ خون تفسیر به جوش آمده است. زیارتنامهها زاری میکنند، شبنم بیگلبرگ است، شب بیستاره از بیابان عبور میکند، شقایقها شیون میکنند، خمینی کجایی؟
قرار بود به هر کدام از ما یک شاخه گل سرخ هدیه بدهی، قرار بود برای ما، از مرز ملکوت، تجلی وارد کنی، قرار بود ما را به ملاقات خدا ببری، برای پابرهنگان فرهنگ ما کفشهای مکاشفه بخری. نخلها خم شدهاند، هر شب کاروانی از دیدگان دماوند میچکد، خروسها منتظر اذان تواند، خمینی کجایی؟
بعد نوشت؛من برگشتم.یکشنبه محل کارم و باید جواب کامنت ها رو بدم.ببخشید
خمینی ,خمینی کجایی؟ منبع
درباره این سایت