تقویم رومیزی سال نود و هشت را ورق میزنم که این چند روزی که نبودم را به جلو ببرم.به فصل آخر رسیدیم.این چند ماه سریع میگذرد. و من فکر می کردم آدم ها که بزرگ تر می شوند خیلی همه چیز فرق می کند آرزوهای بزرگتر جهان بینی بزرگ تر جهش و اوج گرفتن های بزرگ تر و یک دنیای بزرگ تر.

الان سال هاست که از آرمان های کودکی هایم دور شدم چه برسد به.دلم تنگ لحظه هایی است که فقط من بودم و خدا.و اگر همه هم بودند هیچ کس نبود.زمانی برای خودم کوه عرفان بودم.چله میگرفتم به تمام معنا.در طول چله شاید 10 کلام هم غیر سلام نمیحرفیدم.گوشی خاموش بود.و جمکرانم براه.بماند.

اکنون دیگر خبری نیست از آنهمه شور و حرارت عاشقی.عاقبت بخیری دعای خوبیست که ظاهرا شامل حال من نشده.دلم برای این چشم ها و پاها و دست ها میسوزد که از بس ممنوعه چید لیاقت نداشت پر بگیرد و در آسمان حرم بال بزند.اما بزرگترین گناه ناامیدی از رحمت اوست.امید واثق دارم خدای کهکشانها خودش ار است.

 

*حلال کنید رفتم تا بعد از عید نوروز به شرط حیات.ببخشید اگر سخن و مطلبی در وبم دلگیرتان کرد.تشکر میکنم از دوستانی که همیشه به بنده لطف داشتند و ابراز محبت میکردن.ممنونم از کسانی که تذکر میدادن بابت نوشته ها و رفتارهایم.براتون از خدای مهربانیها سلامتی و موفقیت آرزومندم.یاحق.

دوستدار شما:سیدفواد فریادالحسینی(29 دسامبر2019)

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هاب اس ام اس l تفریحی و سرگرمی آموزش و ترفند خرید اینترنتی ایران تغذیه ، با ما بهترین باشید. دانشجوی ترم صفری دانلود رایگان فیلم و دانلود سریال و دانلود رمان و خبر و سرگرمی و مد درخواستی پیشواز و موزیک خانه باغ